s . T . a . G . e . R

۞ گـرگ بـارون دیده ۞

s . T . a . G . e . R

۞ گـرگ بـارون دیده ۞

فعلاً

 

بر دوستان رفته چـه افـسوس میـخـوریم           مــا خــود مـگـر قـرار مـانــدن نـهـاده ایـم

 

سلام من به همهء کسایی که رفیق بودن

سلام من به همهء کسایی که نارفیق بودن

سلام من همهء کسایی که ...   فقط به خاطر اینکه بودن

آره . بودن . ولی مهم نبود چی بودن ؛ مثل خودم ؛ چی بودم کی بودم چی میخواستم  =›  مهم نبود

نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت !

خوشحال باشم به خاطر اینکه به دانشگاه رسیدم

ناراحت باشم به خاطر اینکه چند تا چیز ، چند نفر رو از دست دادم

اصلاً من معتادم

آره معتاد...

معتاد کلمهء    ‹نمیدونم›                                                                      

بازم نمیدونم

خودم هم نمیدونم . آیا واقعاً نمیدونم یا اینکه نمیخوام بدونم . حتی این رو هم نمیدونم

حالا که از دستشون دادم . خوشحالم که دیگه لااقل تو کرج نیستم تا خاطراتشون برام زنده بشن . حداقل برای مدتی

انقد تو فکر بودم که یادم رفت معذرت خواهی کنم . فکر کنم بیست و سه روز یا بیشتر هست که آپ نکرده بودم

فکرشو بکنید . منی که اگه هفته ای یه بار آپ نمیکردم اموراتم نمیگذشت حالا ببینید چند روز بود که آپ نکرده بودم.

دیگه وقتی طرف PC میرم حالم بد میشه . دیگه حوصله هیچی رو ندارم .از کانکت شدن متنفرم . از وبلاگم که همش غمه بیزارم.از آف های مسخره خسته ام . از دروغهای تو نت. از مشکلاتی که خیلی ها دارن و رو نمیکنن و هیچ کس هم تا ابد نمیفهمه. نمیدونم چرا .

راستش من سمنان قبول شدم . قصد داشتم خونه بگیرم . ولی منصرف شدم . خوابگاه رو حداقل برای یک ترم ترجیح دادم تا شهر دستم بیاد و عادت کنم.

همیشه از اینکه یه روز بخوام کلمهء خداحافظی رو تو این ولاگ بنویسم میترسیدم . میدونید چرا ؟ چون وقتی به یه وبلاگی سر میزدم و با این کلمه رو به رو میشدم چند روزی دلم میگرفت و میگفتم یکی دیگه از دوستا پرید . البته از دید خیلی ها مسخره ست .

ولی چاره ای ندارم . با توجه به اینکه اگه تو خوابگاه باشم کارم یه مقدار مشکله فعلاً این رو پست آخر حساب میکنم . ولی خدا حافظی نمیکنم و قول میدم هر موقع تونستم آپ کنم.

شما هم باید قول بدین که اگه ارزشش رو داشتم فراموشم نکنید!

دیگه چیزی نمتونم بگم

.

.

.

مواظب خودتون باشید

نظرات 22 + ارسال نظر
امیر شنبه 1 مهر 1385 ساعت 10:10 ب.ظ http://amir-perspolisi.blogsky.com

سلام
وبلاگ جالبی داری
گفتم حالا که خوشم اومده یک نظر ناقابل کمترین کاریه که می تونم بکنم
اگه دوست داشتی یه سری به من بزن
واگر از وبلاگم خوشت اومد بیا به هم لینک بدیم
موفق وسربلند باشید

یاسمن شنبه 1 مهر 1385 ساعت 10:13 ب.ظ http://yasi5.blogfa.com

موفق باشی............خدا بزرگه

تبی(سوشیانس) یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 12:18 ق.ظ http://www.tabi.blogfa.com

دوست خوبم سلام ...اول تبریک به خاطر قبولیتون ...دوم هر کی قبول میشه ایقدر بد اخلاق میشه ؟؟بابا چه خبره ؟؟به جای اینکه شیرینی بدی ...راستی چرا این همه دیر آپ کردی؟؟خوب از اینا بگذریم ...برات آرزوی موفقیت و شادی دارم ...راستی به جای شیرینی قول بده بازم بنویسی ...می دونی تو این یه ماه چند تا از دوستای خوبم رفتن ؟؟مرداب رفت ....فقط خودم فقط خودت رفت ...خیلی از رفتنشون ناراحت شدم ...امیدوارم شما رفتنی نباشی ...
..................
موفق باشی و شاد

تبی(سوشیانس) یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 12:20 ق.ظ http://www.tabi.blogfa.com

............
دیروز که آمدم
باز درختچه ی خیال من
با لبخندهای ته کشیده ات شکست
امروز ...
فردایی است که قلبم را
برایش باخته ام
و فردا همین امروز توست
که پوزخندت آنرا به باد می دهد ...
.......................................
خوابت پر از عطر خدا

تبی(سوشیانس) یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 12:21 ق.ظ http://www.tabi.blogfa.com

راستی آپم و منتظر تبسم قشنگت ...

شیرین یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 04:26 ق.ظ http://sherenbayan.blogfa.com

در تلاطم خیالم به دنبال معنا می گردم
در امواج متلاطم دریا به دنبال آرامش می گردم
در سرخی غروب آفتاب به دنبال آغاز می گردم
در میان نرمی شن های ساحل افکارم به دنبال سپیدی می گردم
در اوج آبی آسمان به دنبال ستاره ای خاموش می گردم
و در گورستان قلبم به دنبال عشقت
و در روحم به دنبال وجودت
و در رویاهایم به دنبال بوسه ای که هرگز شیرینی اش را نچشیدم
و در خاطراتم به دنبال گرمی آغوشت
و بالاخره در بوستان وجودت به دنبال ستاره ای گمشده از وجودم
و در نهایت هیچ جز
تنهایی خیالم
بارانی بودن چشمانم
و نابودی قلبم نیافتم


ورود به دانشگاه و بهت تبریک میگم
امیدوارم موفق باشی

آزاده یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 09:02 ق.ظ http://azi-bala.blogfa.com/

سلام
اول بزار تبریک بگم که قراره بری دانشگاه ایشاله که موفق باشی
دوم اینکه خوشحالم بلاخره آپ کردی
ایشاله که این آخرین پستت نباشه و دوباره زود زود آپ کنی
چون من که همیشه منتظر آپ های قشنگت هستم
سمنان هم شهر خوبیه ایشاله که زود بهش عادت میکنی و کلی دوست خوب پیدا میکنی
و مثل من شروع میکنی به نوشتن درباره دانشگاه (چشمک)
بازم منتظر آپت هستم
موفق باشی

آزاده یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 09:03 ق.ظ http://azi-bala.blogfa.com/

راستی نگفتی چه رشته ای قبول شدی ؟؟؟؟؟؟

مینا یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.latifelatif.blogfa.com

سلام محسن جان

نمی دونی چقدر خوشحالم

همیشه دوست داشتی دانشگاه قبول شی تبریک می گم

ولی حالا چرا اینقد نا امیدی؟

بازم ناراحتی؟

محسن جان من هر وقت بگی در خدمتم میتونی ایمیل بزاری واسم

موفق باشید

راستی من از شیرینی دیگه نمی تونم بگذرم شیرینی قبولیت رو میخوام

reza یکشنبه 2 مهر 1385 ساعت 03:27 ب.ظ http://www.dj-darbedar.blogfa.com

salam man ke goftam bdon to darbedaram bazam mhet sar mezanam raste vasam dooaa kon khelee zeyad mohtaj doa hastam -man kam tahamolam-harfebzan golam

آزاده سه‌شنبه 4 مهر 1385 ساعت 09:18 ق.ظ http://azi-bala.blogfa.com/

سلام
خوبی؟؟
کم پیدایی؟؟
بابا هنوز که دانشگاه ها شروع نشده
وقت کردی یه سر بزن
راستی نماز و روزت قبول باشه ایشاله
دعا یادت نره
فعلن

خشایارشا سه‌شنبه 4 مهر 1385 ساعت 02:41 ب.ظ http://khashayar-sha.blogfa.com

درود بر شما!

بالاخره همه ما روزی خواهیم دانست...!

دانشگاه رفتنتان مبارک... بدرود!

ابجی خاطره جمعه 7 مهر 1385 ساعت 07:29 ق.ظ http://khatere-yadeto.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممممممممممممممممم
چطوری محسن جون؟؟؟؟؟؟؟
داداشی ارزوی موفقیت واست دارم...........
برگشتی بیا یه سر بزن
یا علی

آزاده یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 11:14 ق.ظ http://azi-bala.blogfa.com/

عرض ادب

سیاوش یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 11:05 ب.ظ http://www.siavashjoodaki.blogfa.com

سلام دوست خوبم
بی اغراق خیلی قشنگ بود
امیدوارم در اینده شاهد نوشته های زیباتری از شما باشم (سیا هستم.)
خوشحال میشم اگر افتخار بدید و به دیدنم بیایید
وبلاگ من به زیبایی مال شما نیست اما گرم و صمیمیه
از این به بعد خبرمون کن میایم
چی بگم !!؟ چی بگم ... از خودت بگم یا نوشتت شایدم از هر دوتاش !!!
بذار بگم خوش بحالت بذار بگم دمت گرم !!!
نه اینکه حسود باشم ... نه!!!
ای کاش منم مثه تو اونقدر آرزو داشتم که بشه ازشون آرامگاهی ساخت !!!
ای کاش تو تنهائی خودم میمردم ... بی سر و صدا
اما افسوس که سالهاست در پی تنها آرزو در به درم
عزیز هستم به لطف شما
می دونی گاهی بودن و نبودن یکی میشه ... گاهی نفس کشیدنم سخت میشه
حالا بگو تو این شرایط نوشتن چه جوری میشه !!؟
بهم سربزن خوشحال می شوم. امیدوارم همیشه از نظرات شما برخوردار باشم .

اگه قابل بدونی خوشحال میشم که تبادل لینک کنیم

به امید دیدار

ماه مهربان سه‌شنبه 11 مهر 1385 ساعت 09:40 ب.ظ http://akhtarak.blogfa.com

سلام

آب دستته می زاری زمین میای پست جدید منو می خونی

می دونم بلاگفا خرابه

نتونستی نظر هم بدی مهم نیست

مهم اینه که بخونیش

زود زود پا می شی میای می خونی و لذت می بری

و تو دلت می گی به به

چقدر خوب

عجب دنیای قشنگی داریم ما

باشه

پاشو بیا زودی بخونش

ماه مهربان سه‌شنبه 11 مهر 1385 ساعت 09:41 ب.ظ http://akhtarak.blogfa.com

آخرش چیکار می کنی

میای باشگاه یا نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آزاده پنج‌شنبه 13 مهر 1385 ساعت 08:52 ق.ظ http://azi-bala.blogfa.com/

سلام
خیلی حیفه که دیگه اینجا رو آپ نمیکنی
منتظرتم
یه سری به من بزن
فعلن

کریم (ونوس) پنج‌شنبه 13 مهر 1385 ساعت 09:25 ق.ظ http://www.venus.blogfa.com

سلام محسن جان
بابا مبارکا باشه
بالاخره دانشگاهی شدی
معلومه دیگه مارو فراموش میکنی
چون دوستای خوب خوب اونجا پیدا میکنی
حقیقیه حقیقی نه مجازی...
شوخی کردم
ما که مخلصیم
موفق باشی...
-----
راستی حالا
دلت برای دیدنِ یک نَم‌نَمِ باران،
چند چشمه، چند رود و چند دریا گریه دارد!؟

حوصله کن بُلبُلِ غمدیده‌ی بی‌باغ و آسمان
سرانجام این کلیدِ زنگ‌زده نیز
شبی به یاد می‌آورد
که پُشتِ این قفلِ بَد قولِ خسته هم
دری هست، دیواری هست
به خدا ... دریایی هست!
-----
آپم...
در پناه یگانه لایق عشق

علیرضا جمعه 14 مهر 1385 ساعت 12:14 ب.ظ http://alireza51.iblog.com/index.php

سفرنکن .سفرنکن با زخم بی رحم سفر قلب منوپرپر نکن......... گریه ....

هانیه یکشنبه 16 مهر 1385 ساعت 01:37 ب.ظ http://www.hani-s.blogfa.com

یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احسان دوشنبه 29 آبان 1385 ساعت 12:56 ب.ظ http://www.ehsan988.blogfa.com

خودتو که تو دانشگاه میبینم.از وبلگ من دیدن کن و نظرتو بهم بگو.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد